حدیث روز
امام علی(ع) می فرماید: هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۷ دی , ۱۴۰۳ Friday, 27 December , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 125 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 1 تعداد دیدگاهها : 0×
اینفوگرافیگ مبارزه و شهادت حضرت قاسم(ع)
09 بهمن 1400 - 17:53
شناسه : 2618
بازدید 480
18

اینفوگرافیگ مبارزه و شهادت حضرت قاسم (ع) در حادثه کربلا قاسم فرزند امام حسن علیه السلام که در کربلا نوجوانی بیش نبود، روز عاشورا خدمت امام حسین علیه السلام رفت تا برای میدان رفتن اجازه بگیرد. امام نگاهی به او کرد و در آغوشش گرفت و هر دو گریستند. قاسم آن قدر به دست و پای امام بوسه زد تا امام به او اجازه […]

ارسال توسط :

اینفوگرافیگ مبارزه و شهادت حضرت قاسم (ع) در حادثه کربلا

قاسم فرزند امام حسن علیه السلام که در کربلا نوجوانی بیش نبود، روز عاشورا خدمت امام حسین علیه السلام رفت تا برای میدان رفتن اجازه بگیرد. امام نگاهی به او کرد و در آغوشش گرفت و هر دو گریستند. 
قاسم آن قدر به دست و پای امام بوسه زد تا امام به او اجازه داد. قاسم در حالی که اشک بر گونه هایش جاری بود به میدان رفت و این رجز را خواند:« اگر مرا نمی شناسید، بدانید که من فرزند حسن، نوه‌ی پیامبر برگزیده و امین‌ام. این حسین است که همانند اسیری در دست مردمی گرفتار است. مردمی که کاش باران رحمت هرگز بر آنها نبارد.» 

مورخین صورت او را به قرص ماه تشبیه کرده اند. قاسم با وجود نوجوان بودنش، در مبارزه بسیار دلاور بود و سی و پنج نفر از سپاه عمر سعد را به هلاکت رساند. 

حمید بن مسلم ، تاریخ نگار کربلا، می‌نویسد: من در میان سپاه کوفه ایستاده بودم و به این نوجوان نگاه می کردم که عمر بن سعد ازدی به من گفت « من به او حمله خواهم کرد. 

به او گفتم: سبحان الله! می‌خواهی چه کنی؟ به خدا قسم، او حتی اگر مرا بکشد، من دست بر او بلند نمی‌کنم. همین گروه که محاصره اش کرده اند، او را بس است. 

او گفت: من به او حمله خواهم کرد. 

آن‌گاه به قاسم حمله کرد و ضربتی بر فرق قاسم زد که او را با صورت بر زمین انداخت. قاسم فریاد بر آورد: عمو جان! 
مادرش ایستاده بود و نظاره می کرد. 

حسین علیه السلام خود را با عجله به بالین قاسم رساند و ضربتی بر قاتل قاسم زد. او دست خود را پیش آورد، دستش از آرنج جدا شد و کمک طلبید. سپاه کوفه برای نجات او شتافتند و جنگ شدیدی در گرفت و سینه قاتل قاسم در زیر سم اسبان خرد شد. 

غبار فضای میدان را پر کرده بود. هنگامی که غبار فرو نشست، امام حسین علیه السلام را دیدم که بر بالین قاسم ایستاده است. قاسم دست و پا می‌زد.

برای دیدن اینفوگرافیک با کیفیت اصلی روی لینک زیر کلیک کنید.

امام فرمود: چقدر بر عموی تو سخت است که او را به کمک بخوانی و از دست او کاری بر نیاید، و برای تو سودی نداشته باشد. آنان که تو را کشتند، از رحمت خدا دور باشند. 

آن گاه قاسم را به سینه گرفت، او را از میدان بیرون برد و در همان حال، این اشعار را می‌خواند: از خانه‌ها و وطن‌شان دور افتادند و وحوش بیابان‌ها بر آنها نوحه می‌کنند. بر آنها که شمشیر های دشمنان، آنان را در بر گرفته است، چشم ها چگونه نگرید؟ بر آن ماه هایی که نور آنان خاموش شده و بدن‌های زیبای آنان را خاک بیابان در بر گرفته. 

مادر حضرت قاسم « رمله » نام داشت.

منابع:

  • بحارالانوار، ج ۴۵، ص ۳۴
  • نفس المهموم، ص ۳۲۳
  • وسیلةالدارین، ص ۲۵۲
  • قصه کربلا، ص ۳۴۰٫

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.